چهاردهمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ روایت محسن اسحاقی از نقش نوری در کشاندن دانشجویان معترض به «قتلگاه»
«او تظاهرکنندگان قیام دانشجویی ۱۳۷۸ را به قتلگاه برد.» این قسمتی از شهادت محسن اسحاقی در چهاردهمین جلسه دادگاه حمید نوری بود.
این جلسه صبح روز پنجشنبه ۱۸ شهریور، با ادامه پرسشها توسط وکلای مدافع متهم از سیامک نادری، شاهد روز قبل دادگاه آغاز شد.
وکیل مدافع سعی کرد با مقایسه میان روایت های شاهد در بازجوییهای پلیس و شهادت او در دادگاه، موارد به اعتقاد او اختلاف میان آنها را برای قاضی و دادگاه برجسته کند.
در این جلسه محسن اسحاقی شهادت داد که در جریان قیام دانشجویی در سال ۱۳۷۸ شرکت کرده و در آخرین روز اعتراضات کوی دانشگاه – همان روزی که سرکوب خونین دانشجویان رخ داد – زمانی که دانشجویان قصد حرکت به سمت صدا و سیمای دولتی ایران را داشتند، حمید نوری و مجید قدوسی را دیده که در ابتدای صف بودند و معترضان را به سمت دانشگاه کشاندند.
شاهد در پاسخ به سوال وکیل مدافع برای توضیح بیشتر گفت: «[حمید نوری] آنها را به قتلگاه برد.»
شاهد دوم دادگاه محسن اسحاقی بود. اسحاقی در سن ۱۸ سالگی در سال ۱۳۶۲، ۱۳ ماه پس از دستگیری به اتهام هواداری سازمان مجاهدین خلق، شرکت در تظاهرات و ضدیت با نظام به ده سال حبس محکوم شد. او از سال ۱۳۶۵ تا چند ماه پس از اعدام ها در سال ۶۷ در زندان گوهردشت بود.
محسن اسحاقی شهادت داد که بارها با حمید نوری برخورد داشت و یکبار نیز در برابر هیات مرگ و حسینعلی نیری قرار گرفت و مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی را نیز شناخت. او همچنین شهادت داد که با اعلام برائت از سازمان مجاهدین و نوشتن ندامتنامه از اعدام رهایی پیدا کرد.
او گفت، ضابطه و شرط دادستانی تهران برای آزادی زندانی مصاحبه کردن بود و از برخی مصاحبه می گرفتند و از برخی نمی گرفتند، اما شرط پذیرش، مصاحبه بدون چون و چرا بود. شاهد ضمن اشاره به وضعیت ساختمان و بندها به محل بندهای زندانیان عادی و اعتراض زندانیان سیاسی نسبت به همبند و همسلولشدن با آنها پرداخت.
آقای اسحاقی با اشاره به حمید عباسی گفت، او یکی از مسئولانی بود که «بچهها» را به خط میکرد و به راهروی مرگ و هیات مرگ میبرد و فرد دیگر ناصریان، مقام بالادستش، بود. این جلسه دقایقی به دلیل تاثر و گریه شاهد متوقف شد.
شاهد دادگاه درباره شروع اعدامها گفت که مسئولان زندان گوهردشت اعلام کردند که آنها را به خاطر مشکل فاضلاب منتقل می کنند، مشکلی که اصلا وجود نداشت. اسحاقی گفت: «مدت کمی قبل از این، جمهوری اسلامی قطعنامه را پذیرفته بود و من شخصا احساس خوبی نداشتم چون قبلا هم باز زندانی ها را جداسازی کرده بودند.»
اسحاقی به نماز جمعه ای به امامت علی خامنه ای، رهبر فعلی کشور، اشاره کرد و گفت خامنهای در نمازجمعه گفت: «در برخی زندان ها گروهکی شورش کرده اند و حتی زندان را آتش زده اند…» آقای اسحاقی گفت: «همان موقع به دوستم گفتم همه ما را می کشند. برادران اسحاقی در جریان اعدام ها، در زندان گوهردشت هم بند بودند. دایی اسحاقی ها هم در جریان اعدام ها از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شد. دایی بزرگ محسن اسحاقی در سال ۱۳۶۰ اعدام شده است.»
جلسه بعد دادگاه حمید نوری قرار است سه شنبه ۲۳ شهریور برگزار شود. شاهد جلسه پانزدهم رمضان فتحی خواهد بود.
…..
گزارش پانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری؛ روایت رمضان فتحی از اعدامهای تابستان ۶۷ در اوین
پانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷ روز سهشنبه ۲۳ شهریور (۱۴ سپتامبر)، با ادای شهادت رمضان فتحی، هفتمین شاهد این دادخواهی، در استکهلم سوئد برگزار شد.
در آغاز دادگاه بندگت هسل بری، وکیل شاهد، با ارائه مدارک پزشکی و مشاورههای موکلش گفت که آقای فتحی به دلیل صدمات روحی وارده به او در زندان، از افسردگی و اضطراب و آسیبهای پس از تروما رنج میبرد و تحت درمان است و این جلسه نباید به درازا کشیده شود.
فتحی در سال ۶۰ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. او سه سال پس از دستگیری به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین و پخش نشریه در زمان انتخابات ریاست جمهوری، به اتهام محاربه و ارتداد، دو بار به اعدام محکوم شد و این حکم در نهایت به ۱۲ سال زندان تغییر کرد.
فتحی گفت، حسینعلی نیری قاضی هر سه دادگاه او بود. او گفت که برای نخستین بار در سال ۶۲ حمید نوری را در اتاق اعدام در زندان اوین دید. شاهد به موارد متعدد شکنجه در دهه ۶۰، از جمله زدن ۳۵۰ ضربه کابل به کف پای و ضرب و شتم توسط حمید نوری در تونل مرگ اشاره کرد. او دو بار – پانزدهم و بیستوپنجم مرداد ۶۷ – به راهروی مرگ برده شد، اما هرگز در برابر هیات مرگ قرار نگرفت.
فتحی میگوید که در جریان اعدامها با ایرج مصداقی، نخستین شاهد پرونده، در بند دو بود. او موضوع پخش شیرینی و گفتن جمله «عاشورای مجدد مجاهدین» توسط حمید نوری در جریان اعدامها را تائید کرد و گفت: «حتما الان خودش [حمید نوری] هم یادش میآید.»
شاهد با اشاره به این که نوری به همراه لشگری فرم سوال و جواب او را پر کردند، یادآور شد که راهروی مرگ کاملا تحت کنترل لشگری، نوری، و ناصریان بود. او گفت که حدود ساعت ۱۱ شب سهشنبه ۱۱ مرداد ۶۷، به همراه روح الله – که بعدا اعدام شد – شاهد بلند کردن و انداختن اجساد در ماشین بودند و «تا ۳۰ جسد» را شمردند.
آقای فتحی همچنین از یک زندانی به نام کاوه نثاری نام برد که به علت بیماری صرع روی دوش زندانی دیگری برای اعدام برده شد. شاهد در اظهارات خود چندین بار به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی ایران و دادستان وقت کرج، اشاره کرد. او درباره نحوه استفاده و دیدن اطراف از طریق چشم بند و طریقه مورس زدن نیز زندانیان توضیح داد.
از سوی دیگر، وکلای مدافع متهم که تلاش میکردند به موارد اختلاف میان شهادت شاهد در جلسه امروز و بازجوییهای انجام شده نزد پلیس بپردازند، مواردی مانند زمان وقوع اعدام افراد، تعداد برگههای امضاء شده در زندان، عدم شناسایی برخی عکسها توسط شاهد در بازجویی پلیس، و تفاوت روایت شاهد با نوشتههای ایرج مصداقی در کتابهایش، را مطرح کردند.
رمضان فتحی که از سال ۲۰۱۶ برای مدت پنج سال، هفتهای دو بار به روانشناس و مشاور مراجعه کرده است، گفت: «بدترین اتفاق در گوهردشت این بود که دوستانم اعدام شدند و من زنده ماندم. فکر میکنم به آنها خیانت کردم.»
جلسه بعدی دادگاه روز پنجشنبه ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر) برگزار خواهد شد.
….
نسخه کامل گفتگوی حمیده آرمیده با محسن اسحاقی، شاهد جلسه دادگاه حمید نوری
…..
مهدی اسحاقی در شانزدهمین جلسه دادگاه نوری: باورم نمیشود حمید نوری در جایگاه متهم نشسته است
شانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷ و جنایت جنگی و قتل عمد، پنجشنبه ۲۵ شهریور برگزار شد.
مهدی اسحاقی، شاهد این جلسه دادگاه، سالها پیش هویت اصلی متهم را از طریق کتاب های ایرج مصداقی آشکار کرده بود.
آقای اسحاقی شهادت داد که بارها حمید نوری را در زندانهای اوین و گوهردشت دیده است.
او شهادت داد که دو بار توسط حمید نوری مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود؛ یک بار به دلیل تمسخر شعری منسوب به آیت الله خمینی که از رادیو پخش شد. اسحاقی گفت، طی این اتفاق، کارت شناسایی حمید نوری از جیب او به زمین افتاد و او متوجه درج اسم حمید عباسی به جای حمید نوری بر روی کارت شناسایی شد.
شاهد گفت، او را به دلیل تمسخر شعر آیت الله خمینی حدود پنج ماه در سلول انفرادی حبس کردند. وی همچنین افزود که در طول سالهای زندان سه بار به «اتاق گاز» برده شد.
شاهد درباره ویژگی زندانها در ایران گفت زندان باز، زندان بسته، و زندان نیمه بسته وجود دارد.
اسحاقی از قزلحصار به عنوان «زندان باز» و از زندان گوهردشت به عنوان «زندان بسته» نام برد؛ زندانی که فضای محدودی برای هواخوری دارد و به گفته او «ممکن است حتی یک کلاغ هم از فراز آن عبور نکند.»
مهدی اسحاقی که به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود، یک بار اواسط مرداد ۶۷ در برابر هیات مرگ به ریاست حسینعلی نیری قرار گرفت. او با نوشتن انزجارنامه نسبت به سازمان مجاهدین و قبول مصاحبه از اعدام رهایی یافت.
شاهد در برابر این سوال دادستان که چرا انزجارنامه را امضاء کردید؟ پاسخ داد: «برای این که میخواستم زنده بمانم. برای این که خودم را دوست داشتم. برای چه باید کشته میشدم؟»
زمانی که اسحاقی در بخشی از شهادتش از آیت الله خمینی به عنوان «جلاد و خونخوار» نام برد، حمید نوری با اعتراض واکنش نشان داد و گفت: «توهین نکنید.» به دنبال این موضوع بود که قاضی از شاهد خواست از کلمات نامناسب استفاده نکند، اما درخواست او با تذکر بندگت هسل بری، وکیل اسحاقی، مواجه شد. او به قاضی گفت شاهدان دادگاه باید در بیان شهادتشان آزاد باشند. قاضی نیز این تذکر را پذیرفت.
وکیل مدافع شاهد یک بار هم به حمید نوری تذکر داد که به شاهدان خیره نشود. این تذکر با واکنش توماس سودرکویست، وکیل مدافع نوری، همراه بود. او گفت قاضی اجازه چنین کاری را به نوری داده است.
از آغاز شهادتها در دادگاه تاکنون تقریبا تمامی شاهدان اشاره کرده اند که حمید نوری در جریان شهادت، چشم در چشم به آنها خیره میشود و گاهی چشمک میزند. آنها معتقدند متهم سعی میکند با چنین کارهایی آنها را وادار به عکس العمل کند.
شاهد درباره احساس خود در مواجه با حمید نوری در دادگاه گفت: «من هنوز هم که هنوز است باورم نمیشود که جای ما عوض شده است و او است که دارد محاکمه میشود. من هیچ وقت تصور این را نمیکردم، و من در جایی نشستهام که همه دوست دارند بشینند. من از خشونت و انتقام متنفرم؛ ولی اعتقاد دارم که هر چه قدر میکارید باید همانقدر هم درو کنید.»
شاهد که اکنون به عنوان «درمانگر اجتماعی» در آلمان کار میکند، به دلیل آسیبهای روحی زندان به مدت ۱۸ ماه هر هفته به مشاور و روانپزشک مراجعه میکرد.
وکلای مدافع حمید نوری مانند جلسات قبلی دادگاه تلاش کردند با مقایسه موارد شهادت امروز شاهد در دادگاه با روایت هایش در بازپرسی های پلیس، از جمله زمان و محل وقوع حوادث در زندان، نظر دادگاه را به موارد اختلاف بین روایت ها جلب کنند.
هفدهمین جلسه دادگاه حمید نوری جمعه ۲۶ شهریور با شهادت علی اکبر بندلی، زندانی پیشین و از هواداران سازمان مجاهدین خلق، برگزار خواهد شد.
….
هفدهمین جلسه دادگاه حمید نوری: شاهد او را نفر دوم زندان گوهردشت معرفی کرد
مراحل رسیدگی به پرونده حمید نوری، مقام سابق قضایی ایران و متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷، روز جمعه ۲۶ شهریور نیز با برگزاری هفدهمین جلسه دادگاه و شهادت علیاکبر بندلی، یکی از شاهدان و جانبهدربردگان آن واقعه، به کار خود ادامه داد.
علیاکبر بندلی، پس از گذشت ۱۸ ماه از زمان دستگیریاش در مرداد ۱۳۶۰ در یک دادگاه پنج دقیقهای، به جرم «هواداری و پخش نشریه سازمان مجاهدین خلق» به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
وی که در تابستان ۱۳۶۵ از زندان قزل حصار به زندان گوهردشت منتقل شد و حمید نوری را از سال ۶۶ به عنوان دستیار دادیار زندان گوهردشت بارها دیده است، او را نفر دوم زندان معرفی کرد.
آقای بندلی میگوید سه چهار بار شاهد حمل اجساد «بچههای اعدامی» توسط کامیونها بعد از ساعت ۱۱ شب بوده است.
وی در دادگاه امروز چندین بار از آیتالله خمینی رهبر وقت جمهوری اسلامی به عنوان «شیطان مکار» نام برد، که باعث اعتراض علنی حمید نوری در صحن دادگاه شد و در نهایت قاضی به علت عدم توجه شاهد به تذکر او، تنفس اعلام کرد.
علیاکبر بندلی ۲۵ مرداد به راهرو مرگ رفت، اما هرگز در برابر هیئت مرگ قرار نگرفت. او با نوشتن برائت از سازمان مجاهدین و قبول مصاحبهای که هرگز انجام نشد، از اعدام نجات یافت. حکم ۱۵ سال زندان او که به هشت سال کاهش یافته بود، بعدا لغو شد.
وی در سال ۷۳ پس از تحمل ۱۳ سال حبس، از زندان اوین آزاد شد.
منبع: صدای امریکا